کد مطلب:3219 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:695

قیام 15 خرداد و دستگیری امام خمینی
قیام 15 خرداد و دستگیری امام خمینی

ماه محرّم 1342 كه مصادف با خرداد بود فرا رسید. امام خمینی این فرصت را برای دعوت مردم به قیام علیه رژیم مستبد شاه غنیمت شمرد. روز عاشورا جمعیت صد هزار نفری در تهران با داشتن عكسهایی از امام به تظاهرات پرداختند و در مقابل كاخ مرمر (محل استقرار شاه) برای اوّلین بار در پایتخت شعار "مرگ بر دیكتاتور" سر دادند. روزهای بعد نیز در دانشگاه و بازار و مقابل سفارت انگلیس تظاهرات گسترده ای در حمایت از قیام امام برپا بود.

حدیث بیداری، ص: 52

امام خمینی عصر عاشورای سال 1383 هجری قمری (13 خرداد 1342 شمسی) در مدرسه فیضیه نطق تاریخی خویش را كه آغازی بر قیام 15 خرداد بود ایراد كرد. بخش عمده ای از سخنان امام در بیان نتایج زیانبار سلطنت دودمان پهلوی و افشای روابط پنهانی شاه و اسرائیل اختصاص داشت. در همین سخنرانی بود كه امام خمینی با

حدیث بیداری، ص: 53

صدای بلند خطاب به شاه فرمود:

آقا! من به شما نصیحت می كنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می كنم؛ دست بردار از این كارها. آقا! اغفال دارند می كنند تو را. من میل ندارم كه یك روز اگر بخواهند تو بروی، همه شكر كنند ... اگر دیكته می دهند دستت و می گویند بخوان، در اطرافش فكر كن ... نصیحت مرا بشنو ... ربط ما بین شاه و اسرائیل چیست كه سازمان امنیت می گوید: از اسرائیل حرف نزنید ... مگر شاهْ اسرائیلی است؟ (28) سخنان امام خمینی همچون پتكی بر روح شاه كه جنون قدرت و تكبّر فرعونی او زبانزد خاص و عام بود فرود آمد. شاه فرمان خاموش كردن صدای قیام را صادر كرد. نخست جمع زیادی از یاران امام خمینی در شامگاه 14 خرداد دستگیر و ساعت سه نیمه شب (سحرگاه پانزده خرداد 42) صدها كماندوی اعزامی از مركز، منزل حضرت امام را محاصره كردند و ایشان را در حالی كه مشغول نماز شب بود دستگیر و سراسیمه به تهران برده و در بازداشتگاه باشگاه افسران زندانی كردند و غروب آن روز به زندان قصر منتقل نمودند. خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم و مناطق اطراف پیچید. زن و مرد از روستاها و منازل خویش در شهر به سوی منزل قائد خود حركت كردند. شعار اصلی جمعیت "یا مرگ یا خمینی" بود كه از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آن چنان بود كه ابتدا مأمورین پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها پس از تجهیز قوا به میدان آمدند. نیروهای كمكی نظامی نیز از پادگانهای اطراف به شهر قم گسیل شدند. هنگامی كه سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه بیرون آمدند، رگبار

حدیث بیداری، ص: 54

مسلسلها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای شهر قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شكستند. قیام با سركوبی شدید كنترل شد. كامیونهای نظامی، اجساد شهدا و مجروحین را به سرعت از خیابانها و كوچه ها به نقاط نامعلومی بردند. غروب آن روز شهر قم حالتی جنگ زده و غمگنانه داشت.

صبحگاه 15 خرداد خبر دستگیری رهبر انقلاب به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهركهای اطراف به سوی تهران سرازیر شدند. تانكها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضین به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاك و خون كشیدند. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مركز شهر نیز گرد آمده و با شعار "یا مرگ یا خمینی" به سوی كاخ شاه به حركت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مركز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، دو

حدیث بیداری، ص: 55

تن از جوانمردان جنوب شهر تهران با گروه خود در حركت بودند. این دو تن بعد از چندی دستگیر و در 11 آبان 1342 تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید گردیدند.

نزدیكترین ندیم همیشگی شاه، تیمسار حسین فردوست در خاطراتش از به كارگیری تجربیات و همكاری زبده ترین مأمورین سیاسی و امنیتی امریكا برای سركوب قیام و همچنین از سراسیمگی شاه و دربار و امرای ارتش و ساواك در این ساعات پرده برداشته و توضیح داده است كه چگونه شاه و ژنرالهایش دیوانه وار فرمان سركوب صادر می كردند. ارتشبد فردوست در توضیح وخامت اوضاع می نویسد: به اویسی (فرمانده لشكر گارد ویژه) گفتم "تنها راه این است كه هر چه آشپز و نظافتكار و اسلحه دار و غیره در لشكر داری مسلح كنی" (29) سرانجام مأمورین نظامی و پلیس شاه با تیراندازیهای گسترده و مستقیم و به كارگیری هر چه در توان داشتند بر قیام مردم فائق آمدند. اسد اللَّه علم نخست وزیر شاه در خاطراتش از این روز خطاب به شاه می نویسد:

اگر ما عقب نشینی كرده بودیم ناآرامی به چهار گوشه ایران سرایت می كرد و رژیم ما با تسلیم ننگ آوری سقوط

حدیث بیداری، ص: 56

می كرد. در آن موقع حتی این را به شما [شاه ] عرض كردم كه اگر خود من هم از مسند قدرت به زیر كشانده شوم شما همیشه می توانید با محكوم كردن و اعدام من به عنوان مسبّب آنچه واقع شده خود را نجات دهید! (30) روز 15 خرداد در تهران و قم حكومت نظامی برقرار شد اما علی رغم آن، روزهای بعد نیز تظاهرات وسیعی برپا بود كه در هر مورد به درگیری خونین انجامید.

15 خرداد 42 مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. امام خمینی پس از نوزده روز حبس در زندان قصر به زندانی در پادگان نظامی

حدیث بیداری، ص: 57

عشرت آباد منتقل شد.

شاه دو روز بعد از نهضت 15 خرداد، قیام مردم را بلوا و اقدامی وحشیانه، و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامید و سعی كرد تا آن را به خارج از مرزها و كسانی همچون جمال عبد الناصر نسبت دهد. سستی ادعاهای شاه بر هیچ كس پوشیده نبود. بر خلاف ادعاهای مكرر شاه، عناصر چپ و كمونیستها نه تنها هیچ گونه مشاركتی در این قیام نداشتند بلكه حزب توده و دیگر كمونیستهای ایران در نوشته ها و مواضع خویش به تكرار تفسیر رادیو مسكو و روزنامه های شوروی از وقایع 15 خرداد می پرداختند. حزب كمونیست شوروی، قیام 15 خرداد را حركتی كور و ارتجاعی بر ضد اصلاحات مترقّیانه شاه! می دانست. (31) ادعای كذب دیگر شاه (در مورد دخالت دولت مصر) نیز علی رغم تلاش و دسیسه ساواك هیچ گاه از سوی احدی باور نشد. استقلال تمام عیار قیام 15 خرداد آن چنان برملا و فاحش بود كه این گونه انگها نمی توانست كمترین لطمه ای بدان وارد سازد.

با دستگیری رهبر نهضت و كشتار وحشیانه مردم در روز 15 خرداد 42، قیام ظاهراً سركوب شد. امام خمینی در حبس از پاسخ گفتن به سؤالات بازجویان، با شهامت و اعلام اینكه هیأت حاكمه ایران و قوه قضاییه آن را غیر قانونی و فاقد صلاحیت می داند، اجتناب ورزید. حضرت امام در سلول انفرادی پادگان عشرت آباد نیز فرصت را از دست نداد و به مطالعه كتب تاریخ معاصر و از آن جمله تاریخ مشروطیت ایران و كتابی از آثار جواهر لعل نهرو پرداخت. پس از

حدیث بیداری، ص: 58

دستگیری امام خمینی اعتراضات گسترده ای از سوی روحانیت و اقشار مختلف مردم از سراسر كشور آغاز و خواستار آزادی رهبر خویش شدند. جمعی از علمای برجسته كشور به نشانه اعتراض به تهران هجرت كردند. بیم سوء قصد به جان رهبر انقلاب واكنش گسترده ای در مردم برانگیخته بود. تعدادی از علمای مهاجر در جریان یورش مأمورین ساواك دستگیر و برای مدتی زندانی شدند. شاه كه وقایع 15 خرداد را لطمه ای به ثبات و تضمینهای داده شده به امریكا می دید، درصدد بود تا این وقایع را كم بها، و اوضاع را كنترل شده و عادی جلوه دهد. از سوی دیگر خشم مردم از ادامه بازداشت امام رو به فزونی بود. از این رو رژیم ناگزیر شد در تاریخ 11 مرداد 1342 حضرت امام را از بازداشتگاه به منزلی تحت محاصره نیروهای امنیتی در منطقه داودیه تهران منتقل نماید. مردم تهران به محض اطلاع از انتقال رهبر، به سمت داودیه سرازیر شدند. ساعاتی از ازدحام جمعیت نگذشت كه رژیم ناگزیر از پراكندن جمعیت و محاصره علنی منزل، توسط نیروهای نظامی گردید. عصر سیزده مرداد، روزنامه های رژیم شاه خبری جعلی را مبنی بر تفاهم مراجع تقلید با مقامات دولتی منتشر ساختند. اطلاع از خبر و تكذیب آن خبر برای امام خمینی ممكن نبود. اما علمای وقت با

حدیث بیداری 61 قیام 15 خرداد و دستگیری امام خمینی: ..... ص : 51

حدیث بیداری، ص: 59

انتشار بیانیه هایی هر گونه تفاهم را تكذیب كردند. در این میان اطلاعیه آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) بسیار تند و افشاگرانه و مؤثر بود. پس از این وقایع، امام خمینی تحت الحفظ مأموران رژیم به منزلی واقع در محله قیطریه تهران منتقل شد و تا روز آزادی و بازگشت به قم در 16 فروردین سال 43 در همین محل محاصره شده اقامت داشت.

رژیم شاه در آغاز سال 1343 با این تصور كه شدت عمل در ماجرای قیام 15 خرداد مردم را متنبه و مبارزین را وادار به سكوت كرده است، كوشش داشت تا وقایع سال گذشته را فراموش شده جلوه دهد. در شامگاه 16 فروردین 43 بدون اطلاع قبلی، امام خمینی آزاد و به قم منتقل می شود. به محض اطلاع مردم، شادمانی سراسر شهر را فرامی گیرد و جشنهای با شكوهی در مدرسه فیضیه و شهر به مدت چند روز برپا می شود. سه روز از آزادی امام نمی گذرد كه نطق انقلابی آن حضرت مهر بطلانی بر همه تصورات و تبلیغات رژیم می زند. امام در این سخنرانی می گوید:

امروز جشن معنی ندارد. تا ملّت عمر دارد،

حدیث بیداری، ص: 60

غمگین در مصیبت پانزده خرداد است. (32)

رهبر انقلاب در نطق خویش به تفصیل، ابعاد قیام 15 خرداد را برشمرده و در پاسخ به گزارش كذب روزنامه ها مبنی بر تفاهم ایشان با رژیم می فرماید:

در سرمقاله نوشته بودند كه با روحانیت تفاهم شده و روحانیون با "انقلاب سفید" شاه و ملّت موافق هستند! كدام انقلاب؟ كدام ملّت؟ ... خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد. با سرنیزه نمی شود اصلاحات كرد. (33)

تحلیل بردن نیروهای مبارز در حوزه علمیه از طریق ایجاد اختلاف بین علما و مراجع، ترفندی بود كه ساواك پس از آزادی امام خمینی در پی آن بود. امام با آگاهی از این توطئه در نطق تاریخی خود در مسجد اعظم قم (26 فروردین 43) فرمود:

اگر كسی به من اهانت كرد، سیلی به صورت من زد، سیلی به صورت اولاد من زد، و اللَّه تعالی راضی نیستم در مقابل او كسی بایستد دفاع كند؛ راضی نیستم. من می دانم، من می دانم كه بعض از افراد یا به جهالت یا به عمد می خواهند تفرقه ما بین این مجتمع بیندازند ... من كه اینجا نشسته ام دست تمام مراجع را می بوسم؛ تمام مراجع اینجا، نجف، سایر بلاد، مشهد، تهران، هر جا هستند، دست همه علمای اسلام را من می بوسم. مقصد بزرگتر از این است آقا. من دست برادری دراز می كنم به تمام ملتهای اسلام، به تمام مسلمین دنیا؛ در شرق و غرب عالم. (34)

امام خمینی در این نطق نیز علیه روابط پنهانی شاه و اسرائیل افشاگری كرد و فریاد كشید:

ای مردم! ای عالَم! بدانید ملت ما مخالف است با پیمان با اسرائیل. این ملت ما نیست؛ این روحانیت ما نیست؛ دین ما اقتضا می كند كه با دشمن اسلام موافقت نكنیم. (35)

امام از شاه با عنوان "مَردَك" یاد كرده و خطاب به او فرمود:

اشتباه نكنید، اگر خمینی هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمی كند. اشتباه نكنید، ما به همان سنگری كه بودیم، هستیم. با تمام تصویبنامه های مخالف اسلام كه گذشته است، مخالفیم؛ با تمام زورگوییها مخالفیم ... (36)

ملت عزیز شیعه از اسرائیل و عمال اسرائیل متنفرند، و از دولتهایی كه با اسرائیل سازش می كنند متنفر و منزجرند. (37)

حدیث بیداری، ص: 61

اوّلین سالگرد قیام 15 خرداد در سال 1343 با صدور بیانیه مشترك امام خمینی و دیگر مراجع تقلید و بیانیه های جداگانه حوزه های علمیه گرامی داشته شد و به عنوان روز عزای عمومی معرفی شد. (38) در تیر ماه سال 1343، مجاهد بزرگ آیت الله طالقانی و آقای مهندس مهدی بازرگان از سران نهضت آزادی ایران كه به حمایت از قیام 15 خرداد برخاسته بودند در دادگاههای نظامی شاه محاكمه و به زندانهای طویل المدت محكوم شدند. امام خمینی بیانیه ای صادر كرد و در آن هشدار داد كه:

رأی دهندگان باید منتظر سرنوشت سختی باشند. (39)

همچنین امام خمینی پیشنهاد كرد به منظور پیگیری اهداف نهضت، روحانیت ایران در سراسر كشور جلسات هفتگی منظم داشته و قیام ملت را هدایت كنند.